معنی حس خارش یاسوزش داشتن، صدا صدا (کردن)، طنین (انداختن)، حس خارش، سوزش کردن, معنی حس خارش یاسوزش داشتن، صدا صدا (کردن)، طنین (انداختن)، حس خارش، سوزش کردن, معنی ps oاca dاsmxa bاaتj، wbا wbا (lcbj)، zjdj (اjbاoتj)، ps oاca، smxa lcbj, معنی اصطلاح حس خارش یاسوزش داشتن، صدا صدا (کردن)، طنین (انداختن)، حس خارش، سوزش کردن, معادل حس خارش یاسوزش داشتن، صدا صدا (کردن)، طنین (انداختن)، حس خارش، سوزش کردن, حس خارش یاسوزش داشتن، صدا صدا (کردن)، طنین (انداختن)، حس خارش، سوزش کردن چی میشه؟, حس خارش یاسوزش داشتن، صدا صدا (کردن)، طنین (انداختن)، حس خارش، سوزش کردن یعنی چی؟, حس خارش یاسوزش داشتن، صدا صدا (کردن)، طنین (انداختن)، حس خارش، سوزش کردن synonym, حس خارش یاسوزش داشتن، صدا صدا (کردن)، طنین (انداختن)، حس خارش، سوزش کردن definition,